۱۷ اسفند ۱۴۰۰

تقدیم به بشریت. نظم نوین جهان

 







Eine neue Art von Denken ist notwendig, wenn die Menschheit weiterleben will .  (Albert Einstein)

اگر بشریت می خواهد به زندگی خود ادامه دهد، یک طرز فکر جدید ضروری است.  (آلبرت اینشتین)

                                                    فایل صوتی برای نابینایان ، در انتهای  این مقاله

 مقدمه


نظم نوین یعنی چه؟

هر پدیده، پروسه و جریانی دارای سه سطح می باشد: نقطه شروع، مراحل میانی و نقطه پایانی.

در سیاره زمین، بارها تمدنهایی از بین رفته و تمدن جدیدی جای آن را گرفته است. با شروع هر تمدن، یک نظم ویژه نیز برای آن در نظر گرفته می شود که مطابق با درک و فهم مردم آن دوره است. این نظم، دارای هر سه سطح یاد شده فوق می باشد. اما سرانجام روزی فرا خواهد رسید که این نظم، کارآئی خود را از دست می دهد. زیرا سطح فکر نوع انسان تغییر می کند و این تغییر با علومی که بدان دست می یابد، در ارتباط تنگاتنگ قرار دارد. عامل دیگری که در ایجاد این تغییر موثر است، درجه پیشرفت روحی انسانها        می باشد که با دوره قبل متفاوت است، زیرا عده ای از آنها برای اولین بار، یک زندگی زمینی را آغاز می کنند و عده ای دیگر، با آنکه از نظر روحی جزو قدیمی ها هستند، هنوز روند طبیعی رشد روحی خود را به حدی نرسانده اند که دیگر لازم نباشد ادامه مسیر را در زمین طی نمایند. از اینرو، با کُند شدن و یا از کارافتادن قدرت کنترل کننده یک نظم جهانی، لازم می آید در همان تمدن، نظمی دیگر ایجاد شود.

 

حال سوال این است که این نظم را چه نیروئی ایجاد می کند؟

پاسخ آن است که:

درهر تمدن، مقامات بسیار پیشرفته استثنائی، از طرف مبدا اصلی خلقت، مآمور ایجاد این امر می شوند. این افراد را می توان به  یک آینه که قادر به جذب و انعکاس صد در صدی نور خورشید است، تشبیه نمود. به این افراد، در عرفان، مقام مظهریت کل می گویند. این مقامات بسیار نادر، در تمدن حاضر فقط سه بار ظهور مادی یافته اند و هر بار، نظم نوینی را برای جهان رقم زده اند. در این تمدن، آخرین مظهریت، کامل ترین و قدرتمندترین آن نیز می باشد.


باید بیاد داشت که همه پیامبران حقیقی و پیران و بزرگان عرفان در همه ادیان، مذاهب و آئین های ناشی از آنها، انسانهای بزرگی بوده و برخی  از آنها، خلقت های خاص نیز بوده اند و مریدان و پیروان بیشمار آنها، معابد، مساجد، کلیساها، کنیساها، ساختمانها و باغهای زیادی را ساخته اند که هر کدام از آنها در نوع خود بی نظیر است. اما زمانیکه از مظهریت سخن به میان می آید، یک قدرت معنوی خاص، مورد نظر می باشد که توان و امکانات او، از مرزهای تصور ما خارج است. این در حالی است که یک پیامبر، فقط مآمور بنیانگذاری یک دین، آنهم در سطح شریعت، و راهنمائی مریدان خود می باشد. همانطور که عیسی می گوید:

"من بره های خود را می شناسم و آنها نیز مرا می شناسند و بسوی من خواهند آمد. "


در این دوره، که دوره تزویر و ریا و تسط تاریکی بر نور است، مبدا خلقت، آخرین و قدرتمند ترین برگ برنده خود را برای نجات نوع انسان از این تاریکی قیرگون، نمایان نموده است. باید بیاد داشت که ایجاد نظمی نوین در جهان، تنها با ایجاد یک بستر انرژیایی مناسب این امر، امکان پذیر است. این مظهریت آخر، مآمور کشف اسرار است و قدرت ایجاد بستر انرژیایی فوق الذکر و تغییر جهت دادن به وقایع را داراست.

 

حال با در نظر گرفتن مقدمه ای که عنوان شد، قبل از آنکه به ادامه بحث در این مورد بپردازیم، لازم است توجه خوانندگان عزیز به برخی از انحرافات نظم کنونی جهان معطوف شود، تا دلیل ادعای ما مبنی بر اینکه این نظم، کارآئی خود را از دست داده است، روشن شود.                                                             

چند نمونه از آنچه در سیاره ما، در حال حاضر در جریان است:

 

   - آلوده شدن روزافزون هوا و آبهای طبیعی:

 نتیجه مستقیم آن، نابودی تدریجی طبیعت و  پیآمد آن، ایجاد انواع ویروس های ناشناخته ای می باشد که قادر به ترمیم و جهش خود هستند.  دلیل آن هم این است که  آلودگی طبیعت، تعادل انرژی در زمین را برهم می زند.   [سند:  مقاله سوم و همینطور مقاله چهارم از مبحث ظهور ویروس های ناشناخته]


   - از بین رفتن پیوندهای خانوادگی:

اضمحلال روز افزون روابط طبیعی زن و مرد و ایجاد انواع ارتباطات جنسی غیرمتعارف.


- گسترش فساد اخلاقی:

رشوه خواری و زد و بندهای کلان سیاسی در بالاترین سطوح، حتی تحت نام دمکراسی .   این امر حتی اعطای جوایز بین المللی نوبل، اسکار، گلدن کلوب، گرمی  و غیره را هم دربر می گیرد.


   - تشکیل گلوبالیسم منفی:

ایجاد مجموعه های مافیائی و کارتل های غول آسا که قواعد بازی را تعیین می کنند. یکی از تاثیرات آن، اینکه اکثریت افراد بشر، کمتر به چیزی جز منافع شخصی می اندیشند. این امر روابط مابین انسانها را نیز بشدت تحت تاثیر قرار داده است.


   - خالی شدن مراکز دینی از حقیقت:

 جایگزینی خرافه با اصول ریشه دار ازلی و نتیجتن، فرار انسانها از ادیان. از اینرو ادیان و مذاهب، اکثرن به دکانهایی برای کسب درآمد تبدیل شده اند. بسیاری از سران این مذاهب به همان سازمانهای مافیائی و لژهای سیاه وابسته می باشند. جنجالهای این افراد نیز بر اساس فرقه گرائی می باشد. چیزی شبیه تضاد مابین فرانسیس بیکن و شکسپیر[1].


   - ایجاد و گسترش عجیب و خارق العادۀ شبکه های شیطانی برای کنترل ثروت، قدرت و افکار عمومی:

فراماسونری، شبکه های بین المللی مافیای جهانی، پلتفرمهای سوشیال مدیا که بطور آشکار برای نوع تفکر انسانها خط مشی تعیین می کنند. انجام ریتوالها و جادوی سیاه بطور مخفیانه، برای کنترل مراکز حساس تصمیم گیری در سراسرجهان.

در این رابطه، در سال ۱۹۹۷ میلادی، هالیوود فیلمی ساخت به نام «وکیل مدافع شیطان[2]» این فیلم به شکل قابل قبولی، طرز کار نیروهای تاریکی را به تصویر کشیده است. اما باید عرض کنم که عمق فاجعه بیش از آنچیزی است که در این فیلم نشان داده می شود.

رد پای نفوذ این نیروهای تاریک را می توان حتی در مطبوعات شناخته شده و پرتیراژ جهان مشاهده نمود. زمانی که این شبکه های سیاه و پرقدرت ، منافع خود را در خطر بیابند، همه مطبوعات و پلتفرمهای بزرگ جهان را به نفع خود متحد می کنند و آنگاه شاهد آن خواهیم بود که همگی آنها از کلیدواژه هایی یکسان استفاده می کنند تا خواست کارفرمایان خود را تآمین نمایند. این همان چیزی است که برای مثال در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا شاهد آن بودیم.

همانطور که گفته شد، نفوذ این نیروها در میان مریدان و بخصوص در برخی ازسردمداران ادیان نیز، از دیگر معضلاتی می باشد که صدمات زیادی را بر پیکره اصلی ادیان زده و آنها را تا حد زیادی بی تاثیر نموده است.


   - سوء استفاده گسترده از دمکراسی:

یکی از مشکلاتی که در این ارتباط بوجود آمده است، نفوذ چپ جهان و همینطور خشکه گرایان دینی و مذهبی که از اساس، مخالف دمکراسی و حقوق بشر می باشند در کشورهای دمکراتیک است که با استفاده از نقاط ضعف دمکراسی کنونی، امکان پذیر شده است.


   - ازدیاد بیماری های روانی:

دلیل اصلی ایجاد انواع بیماری های روانی، وضعیت و نظم کنونی جهان است.

از آنجا که هنوز دانشمندان از تحقیقات پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان، در مورد روانشناسی مدرن، که بر اساس آموزش های بی بدیل استاد الهی به انجام رسیده است، مطلع نشده اند،  این امراض روانی را درمان ناپذیر می دانند. این امر با آشنائی روز افزون با نقطه نظرات ما، در آینده حل خواهد شد.


   - ایجاد تضاد بیش از حد تصور، مابین فقر و ثروت در جهان

   - جایگزینی راستی و درستی و صداقت، با تقلب، دروغ و ریا

   - تبدیل شدن سازمانهای جهانی، مانند سازمان ملل، سازمان بهداشت جهانی و مانند آن، به ارگانهای کم و یا بی اثر و سمبولیک

   - گسترش تولید و پخش مواد مخدر در انواع مختلف بسیار خطرناک

و ده ها مثال دیگر

 با این حساب، مسئله ایجاد نظمی نوین در جهان، یک اولویت انکارناپذیر است که ایجاد آن، دارای پیچیدگی های بسیاری می باشد و ابعاد و مکانیزم انجام آن، بزرگتر از آن حدی است که در تصور انسان بگنجد.

 


ایجاد بیس های لازم برای جایگزینی نظم پیر کنونی با نظمی نوین

سردمداران اولیه همه ادیان و عرفا به این امر اشاره نموده اند که قرار است شخصی بیاید و دین را تکمیل کند، عدالت بیاورد، انسان را نجات بدهد و ....

با این حساب، نقطه مشترک همه آنچه در مورد ظهور نهایی آن موعود گفته شده را می شود بصورت زیر دسته بندی نمود:


   ۱- عدالت را برای همه، بطور یکسان به ارمغان بیاورد

این امر خود در گرو تسلط بر نیروهای تاریکی و شبکه های اهریمنی و سیاه است و لازمه آن ایجاد نظمی نوین و همه شمول است. این بدان معناست که لازم است، منافع جهان برای همه انسانها، بدون در نظر گرفتن آنکه شخص، خداباور است یا خیر، از چه نژادیست، از کدام سرزمین است و دارای چه جنسیتی است و به چه زبانی سخن می گوید، یکسان در نظر گرفته شود.

 

   ۲- دین را کامل کند

به این مفهوم که:

هر دین که لزومن با شریعت آغاز می شود، با طی مراحل میانی، یعنی طریقت و معرفت، به مرحله حقیقت برسد و در انتهای این مرحله آخر، کامل گردد. در غیر اینصورت تکمیل شدن دین، نمی تواند هیچ مفهوم دیگری داشته باشد. زیرا هر دین راستین، باید هر چهار مرحله فوق را طی کند تا در آن بستر، رشد روحی و کسب کمال امکان پذیر باشد.                  [ سند:   مقاله مراحل پیشرفت روح ]

 

   ۳- انسانها را نجات بدهد

اول باید دانست نجات چه مفهومی دارد. زیرا تعاریفی که مدعیان پرچمداری ادیان، در این رابطه ارائه می دهند، گذشته از آنکه با یکدیگر در تضاد هستند، مفهوم منطقی و معقولی را نیز بدست نمی دهد.

 

 

نظری بر قوانین نظم نوین جهان، در جهت بررسی مورد اول، یعنی ایجاد عدالت

اگر همه آنچه در این مورد در همه ادیان و نِحله های فکری و عقیدتی گفته شده است، جمع آوری شده با هم مقایسه شوند، به سهولت می بینیم که دقیقن با یک ادعای همگانی روبرو هستیم و آن این است که: " آن موعود از دین و یا آئین ما خواهد بود".

معضل دیگر آنکه، هیچکس تا به حال به این سوال پاسخ نداده است که: " ظهور آن موعود دقیقن در چه زمانی خواهد بود".


استاد نورعلی الهی (۱۸۹۵-۱۹۷۴ میلادی)، در گفتارهای خود، نکاتی را در مورد وضعیت آینده زمین عنوان داشته اند که من آنها را از آثار منتشر شده ایشان، جمع آوری نموده، تحت عنوان "پیشگوئی های استاد الهی" انتشار داده ام. اما واقعیت آن است که ایشان بطور واضح و شفاف و بدون گوشه های تاریک و یا غیرقابل فهم، و با همه تفضیلات، تغییراتی را به ترسیم می کشند که قرار است برای جوامع بشری، در آیندۀ نه چندان دور، ایجاد شوند. توضیحات ایشان چنان دقیق و با ذکر جزئیات است که گوئی متن یک سناریو، برای تولید یک فیلم فاخر تاریخی را بازخوانی می نمایند.


ممکن است افرادی که با بیوگرافی ایشان آشنائی ندارند، بگویند که اینها همه، نتیجه توهمات ایشان بوده است. در این حال من به این افراد توصیه می کنم، خرد حکم می کند که برای اظهار نظر در این مورد، لازم است بیوگرافی ایشان را مطالعه کنیم.

 این بدان مفهوم است که برای یک محقق و یا یک فرد خردگرا، لازم است ابتدا از محیط تربیتی، سطح تحصیلات، تفکرات، کار و اشتغال، شخصیت اجتماعی و آثار استاد الهی مطلع شود و از نقطه نظرات افراد برجسته جهان در مورد ایشان آگاهی لازم برای یک اظهار نظر خردمندانه را بیابد، تا در تله «قضاوت عجولانه» گرفتار نیاید.

تنها با انجام چنین پژوهشی، به این واقعیت دست خواهیم یافت که چنین شخصیتی نمی تواند دچار توهم باشد. مگر آنکه به علت تعلق به برخی نِحله های فکری، دچار خشکه گرائی و تعصبات فرقه گرایانه باشیم. تعصبات کوری که مانند نقابی بر روی چشم، پرده ای بر روی خرد و انصاف ما کشیده است و ذهن ما را از درک حقیقت ممانعت می کند. در آنصورت باید گفت:    " پای چوبین سخت بی تمکین بود"

حال باهم به بررسی برخی از این توضیحات می پردازیم تا مطلب کمی روشن تر شود.

     
اپیزود اول، دیدگاه کلی پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان در این رابطه می باشد.





توجه!

دسته بندی پیشگوئی ها، یا بهتر بگوئیم، قوانین مربوط به نظم نوین جهان، از پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان می باشد.

 

پیشگوئی اول:



تفسیر:


پیشگوئی دوم:


تفسیر:


پیشگوئی سوم:


تفسیر:


پیشگوئی چهارم:



تفسیر:


پیشگوئی پنجم :


تفسیر:

پیشگوئی ششم :




بدون تفسیر:

...............


پیشگوئی هفتم: این گفتار مربوط به بیش از پنجاه سال پیش است.



بدون تفسیر

...............


پیشگوئی هشتم:


تفسیر:


.  برای مطالعه همه تفاسیر مربوط به نظم نوین جهان، به بخش « شخصیتهای تاثیرگذار» مراجعه فرمائید

 

با درک آنچه ارائه شد، شاهد آن هستیم که قوانین جدیدی برای این نظم نوین در نظر گرفته و تایید و تصویب شده اند.

 با ورود به این دوره، عدالت به مفهوم کامل و بی نقص آن اجرا خواهد شد. باید به این امر توجه داشت که هم اکنون پروسه ایجاد جهانی نوین کلید خورده است و باد تغییر قابل لمس است. اما باید توجه داشت، مشکلاتی که در جهان در جریان می باشند، نتیجه آن است که نظم قدیمی بسر آمده ولی نظم جدید هنوز مستقر نشده است. بنابراین سیاره زمین با یک وضعیت ویژه ای روبروست.  درست مانند زمانی که یک ستاره پیر، منفجر می شود و نور و گرد و غبار بسیار عظیمی تولید می کند که حتی بزرگتر و درخشان تر از یک کهکشان می باشد (سوپر نوا). این پدیده در نظر افراد ناآشنا با رخدادهای فضائی، ایجاد یک ستاره غول آسا می باشد، حال آنکه دیگر ستاره ای آنجا نیست و ستاره جدید هم هنوز ایجاد نشده است و آنچه موجود می باشد، تنها گرد وغبار است و مقداری انرژی.

 


بررسی مورد دوم، یعنی تکمیل شدن دین

  ۱- دین به مفهوم اخص آن، از خلقت اولین انسان که خود، پیامبرهم بوده است، ایجاد شد و تا به آخرین پیامبر، یعنی محمد، ادامه یافت. بعد از آن، رسالت به اتمام رسید. زیرا شریعت  که اولین مرحله از چهار مرحله هر دین حقیقی است ، یعنی شریعت، طریقت، معرفت و حقیقت، کامل شده بود.  این بدان مفهوم است که قوانین شرعی دیگری، برای ارتباط با خدا، به شکل مورد نظر شریعت، و ایجاد نظم عمومی نخواهد آمد. زیرا از طرفی، همه آنچه در مورد شریعت باید گفته شود، از زمان زرتشت و موسی تا زمان محمد، آورده شده است و از طرف دیگر، قوانین نظم دهنده به اجتماعات، که متکی بر حقوق بشر می باشند، حداقل درجهان غرب ، به مراتب کامل تر از قوانین شریعت هستند.
آنچه گفته شد را می توان به دگمه زدن(برآمدگی ابتدائی) بر روی شاخه یک درخت، تشبیه نمود که روزی قرار است به شکوفه و بعد میوه تبدیل شود.


   ۲- بعد از خاتمه پیامبری، لازم آمد ولایت ایجاد شود [3] و قوام یابد. این امر در واقع به مفهوم شروع مرحله طریقت می باشد. ظهور و نمود این دوره را می توان در سلسله های درویشی طریقت ردیابی نمود. عرفای همه گروه های عرفانی طریقتی، علی ابن ابی طالب را شاه طریقت می دانند.

خلاصه این قسمت آنکه: آن دگمه یا برآمدگی بر روی درخت دین، یعنی شریعت، حالا در طریقت به یک غنچه تبدیل شده است. این بدان مفهوم است که افراد با تکمیل دوره شریعت، در مرحله طریقت، کمی نظرشان از ظواهر دین به حقایق درونی و معنویات معطوف می شود.


   ۳- چیزی کمتر از هفت قرن بعد از ایجاد و قوام یافتن مرحله طریقت و معرفت، مظهریت کامل دیگری به نام سلطان اسحق یا سلطان سهاک[4] ظهور یافت. او مرحله حقیقت را پایه ریزی نمود که از هر سه مرحله پیش، یعنی شریعت، طریقت و معرفت، برتر بود.

[سند:   رجوع شود به کتاب «برهان الحق»، تالیف استاد الهی و یا مقاله «مراحل پیشرفت روح» ]


به عنوان یک نتیجه گیری میانی می توان گفت، تا اینجا، درخت دین بسیار تنومند شده بود و همه شاخ و برگ لازمه را رویانده بود. با زبانی ساده تر، در واقع غنچه باز شده به شکوفه ای زیبا تبدیل شده بود. با اینحال، این درخت بسیار بزرگ و پیچ در پیج، هنور ثمر نهایی خود را نداده و به اصطلاح، شکوفه به میوه تبدیل نشده بود.
 
 

   ۴- کمی بیش از پنج قرن بعد از رحلت سلطان اسحق، استاد الهی پا به عرصه وجود نهادند[5] و چندین سال بعد، یعنی از سالهای جوانی تا آخرین روز زندگی خود، ایشان همه دستاوردهای ادیان و مذاهب و نِحله های عقیدتی برخاسته از آنها را بررسی نموده و با تکیه بر ماموریتی که از مبدا خلقت، مبنی بر «کشف اسرار»، کسب نموده بودند، این اطلاعات را از جعلیات فیلتر نموده،  حقیقت بدست آمده را که عاری از هرگونه خرافه و تعصبات کور بود و ضمنن پایه و اساسی استوار در عالم معنا داشت، با یافتن و برجای خود نهادن گوشه های گم شده، مانند یک پازل، تکمیل نمودند.

در این ارتباط نباید فراموش کرد که تعریفی را که استاد الهی از دین ارائه می دهند، بطور کلی متفاوت است از آنچه از ادیان دیگر شنیده ایم:

 " گردآمدن انسانها برای رسیدن به خدا". به همین سادگی.


 یک نکته دیگر آنکه، استاد الهی دلیل ایجاد نوع انسان و ساکن شدن او بر روی زمین را به دلیل تماس و برخورد با تضادها، برای کسب تجربه و تکمیل پروسه کمال می دانند.   

 [سند:   رجوع شود به مقاله «دردها، رنجها و ناکامیها» و«سیستم کارما»]

 

   ۵-  همانطور که در ابتدای این مقاله گفته شد، همه آنچه به عنوان پیشگوئی های استاد الهی در سایت پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان آمده ، در واقع نه پیشگوئی، بلکه بخشهایی از پروژه ای می باشند که برای آینده این سیاره آبی رنگ در نظر گرفته شده اند و حتمن به وقوع خواهند پیوست. با مطالعه این پیشگوئی ها(قسمت اولقسمت دوم) درخواهید یافت که عدالت در برترین و ممکن ترین شکل آن، برای آینده جهان تهیه دیده شده است.

اگر عمیقن این پیشگوئی ها را مورد تدقیق قرار دهیم، درخواهیم یافت، آنچه قرار است رخ دهد، نقاط قوت هر دو جهانبینی سوسیالیستی اولیه، و عقیده بر یک جامعه بدون طبقه خداباورانه را تضمین می کند. بدیهست اجرائی شدن قوانین نظم نوین، متضمن ایجاد یک عدالت کامل اجتماعی می باشد.

 


بررسی مورد آخر، یعنی نجات انسان

در واقع آنچه حقیقتن به وقوع پیوست، آن است که استاد الهی، از دل اهل حق که بالاترین بستر، برای پیشرفت روح می باشد، دانشگاه سیرکمال و یا طب روح را استخراج نمودند. [رجوع شود به مقالات بخش «شخصیتهای تاثیرگذار» و همینطور بخش «سیرکمال»]

با اتمام این پروژه، یعنی ایجاد دانشگاه سیرکمال، دین کامل شد و شکوفه، میوه داد. زیرا همراه با تمهیداتی دیگر، راه بازگشت نوع انسان به مبدا اصلی خود، در ساده ترین شکل ممکن آن، نه تنها برای نخبگان معنوی، بلکه برای همگان، هموار شد.

آیا غیر از این است که این امر، دلیل اصلی ایجاد ادیان واقعی، از ابتدای خلقت بوده است؟

ضمنن، کامل شدن پازل نیز به مفهوم آن است که راه حقیقی و عملی نجات، که به مفهوم بازگشت به مبدا اصلی خلقت، جائی که مطلقن تضاد وجود ندارد، بسادگی ارائه شد. آنهم در یک بستر فراگیر که همه نوع بشر را بدون استئنا پوشش می دهد.


استاد با ارائه پاسخهایی علمی و منطقی به مسائل بسیارمهم دیگر، مانند: این جهان هستی بر چه اساسی و تحت چه قوانینی ایجاد شده است. انسان از چه بخشهایی در بعد کوانتمی خود تشکیل شده است و این بخشها چگونه در تعامل و همکاری با یکدیگر می باشند.  جمادات، گیاهان، حیوانات و بشر چگونه بوجود می آیند و چه ارتباط کوانتمی و ارگانیکی با یکدیگر دارند و دلیل این دگرگونی ها چیست، و مسائلی اساسی از این قبیل ، علم را نیز به انتها رسانده، تکمیل نمودند. 

 [سند: رجوع شود به مقالات بخش «علوم تلفیقی» در سایت پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان]

بدیهی است که هنوز اکثریت مطلق مردم جهان به این اطلاعات دسترسی ندارند. زیرا تنها چند سال است که این اطلاعات آنهم بطور محدود انتشار یافته اند. اما تدریجن انسانهای پخته تر و طالب حقیقت، با این جهانبینی کامل، آشنا خواهند شد. بزودی این علوم در همه گوشه و کنار جهان به ویژه در مراکز آکادمیک ، بطور گسترده، انتشار خواهند یافت. این امریست زمانبر، اما پروسه انتشار آن، هم اکنون آغاز شده است.


علاوه بر همه آنچه گفته شد، استاد وظائف انسان بر روی زمین را تشریح نمودند و آنچه بعد از مرگ فیزیکی برای ما رخ می دهد، یعنی به کجا می رویم و چه می شود را توضیح دادند. با این وصف، تکلیف انسان با خدا، با خودش و با محیط زیست روشن شده است. پس فلسفه ، عرفان و متافیزیک  علمی نیز تکمیل شده است.


در این ارتباط می توان مسائل زیاد دیگری را مورد بررسی قرار داد که حاکی از آنست که استاد الهی " چیزی را ناگفته و حل نشده باقی نگذاشته اند"  و برای استخراج حقایق، فقط  "فهم و درک لازم است".

 

یک محقق واقعی، چه منوتئیست[6] و چه آتئیست [7] و یا یک جستجوگر مصمم حقیقت، برای یافتن واقعیات نهفته در آثار بی بدیل استاد الهی، به ذهنی خالی از پیش فرضها،      اراده ای قوی برای مطالعه ای عمیق، و همینطور یاری مبدا خلقت، نیاز دارد. تنها در آنصورت است که تفاوت آنچه او، برای نوع انسان به ارمغان آورده است با ادعاهای فرقه گرایانه بی محتوا روشن می شود.


آنچه استاد الهی به عنوان میوه نهائی سیرتکامل عرفان ارائه داده اند، مانند چتری فراگیر، همه انسانها، با هر نوع نگرش دینی، غیر دینی و یا حتی ضد دینی را پوشش می دهد. زیرا این جهانبینی نهائی، به انسان نه بر اساس باورهای او، بلکه به عنوان هوشمندترین نوع خلقت در سیاره زمین می نگرد که لایق اتمام پروسه کمال روحی، و بازگشت به مبدا اصلی خود می باشد.

در این رابطه، استاد به اصلاحاتی معنوی نیز مبادرت ورزیدند که هموار شدن مسیر بازگشت را در پی داشته است. با این وصف، تکلیف نهایی انسان نیز مشخص شد. این امر در واقع، مفهوم اصیل و ازلی نجات است، آن هم از نوع همگانی آن. روشن است که تضمین کنند این امر، همه تغییراتی است که در نظم نوین جهان در حال ایجاد شدن می باشند. زیرا با ایجاد یک عدالت اجتماعی به مفهوم حقیقی و همگانی، بسیاری از دغدغه هایی که ذهن را از تمرکز بر معنویت حقیقی باز می دارند، برطرف خواهند شد. بدیهیست با از بین رفتن معضلات سخت و پیچیده مربوط به زندگی روزمره، یعنی گرسنگی، بیکاری، مریضی، تنهایی وغیره، پرداختن به معنویت خالص، که در آن زمان در دسترس عموم قرار خواهد گرفت، بسیار ساده خواهد بود.

 


نکته آخر

به اعتقاد من، این تمدن برای نوع انسان، آخرین تمدن خواهد بود. این بدان مفهوم است، همانطور که گفته شد، تکلیف نوع انسان درهمین تمدن حاضر، البته در نظم نوینی که در جهان حاکم خواهد شد، معلوم می شود. شاید در پی این تغییرات شگرف و غیرقابل تصور، نسل انسان نیز همانند نسلهای ماقبل خود، یعنی جان و بنی جان، از میان برداشته شود و همه آنها به خانه اصلی خود بازگردانده شوند و نوع دیگری از مخلوق، خلق شده، وارد بازی سیرکمال ویژه نوع خود شود.


در همه سالهای متمادی پیشین که مشغول تحقیقی عمیق و ممتد در آثار و دستاوردهای شگرف استاد نورعلی الهی بوده ام ، همواره یک سوال در ذهنم مطرح بوده است. و آن این که:


در حالی که همه نخبگان بشر در تحکیم و برقراری قوانین تعیین شده این نظم جدید، دخیل و فعال خواهند بود،


     " قرار است کس دیگری بیاید که دقیقن چه بکند؟ "

 

با سپاس از حوصله شما

.......................................................

زیرنویس ها:

 [1] به نظر می آید، دلیا بیکن و پس از او، کنستانس پات جزو اواین کسانی باشند که این مسئله را اعلام نمودند که نمایشنامه های شکسپیر توسط فرانسیس بیکن، سر والتر رالی و ادموند اسپنسر نوشته می شده است. اما مسئله مهم دیگر، تضادی است که بنابر ادعای دیون فورچون، بیکن با شکسپیر داشته است که ناشی از تضاد مابین لژها و انجمن های مخفیی می باشد که این دو بدانها وابسته بوده اند.

 

                                                                                                                                                                                                         [2]  The Devil's Advocate نام اصلی فیلم به انگلیسی

                                                                                                                                                                                                                  Im Auftrag des Teufels نام فیلم به آلمانی 

س [3] برای کسب اطلاعات تکمیلی و دقیق تر، به کتاب «برهان الحق» نوشته استاد الهی مراجعه فرمائید.س

س [4] تاریخ تولد سلطان اسحق در ۶۷۵هجری قمری و رحلت ایشان در ۷۹۸ می باشد.س

س [5] تاریخ تولد استاد الهی در ۱۳۱۳هجری قمری می باشد.س

س [6] خداباور و معتقد به یک خدای واحد.س

س [7] خداناباور




تحقیق و بررسی: فرامرز تابش               


با استفاده از آثار استاد نورعلی الهی، به ویژه کتاب  «برهان الحق»س

و همینطور مقالات انتشار یافته در سایت پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان

کد این مقاله در آرشیو پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان:س

fvvsd r,hkdk lvf,x fi kyl k,dk üihk



بازگشت به بخش علوم تلفیقی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر