08.05.2021
19.05.2021
سوال س
با درود. آیا اینکه می گویند انسان همان چیزی است که می خورد، از نظر پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان صحیح است یا خیر؟س
س
جواب سبا درود
احتمالن اشاره شما به این تکیه کلام اکثر پزشکان آلمانی می باشد که می گوید:س
" Du bist, was du isst"
که البته این جمله از متخصصین تغذیه در آمریکا گرفته شده است. س
در هر حال این امر تا حدودی صحیح است. در آثار استاد الهی به این نظریه برمی خوریم که خوردن عدسی(سوپ عدس) انسان را رقیق القلب می کند. خب البته این به آن معنا نیست که با خوردن چند بشقاب عدسی، یک آدم شقی و خشن، سریعن مهربان
در این ارتباط باید موارد زیر را در نظر داشت:س
س ۱- تاثیرات محیطی، از جمله تغذیه، فقط در منطقه روان تاثیرگذار خواهند بود، زیرا مابین روان و روح حداقل دو سد قوی وجود دارد که مانع از ورود این تاثیرات به منطقه روح می شوند. البته در برخی موارد عبور از این سدها امکان پذیر است. س
س ۲- در منطقه روان عوامل مثبت و منفی بی شمار دیگری نیز تاثیرگذار می باشند که ارتباطی با تغذیه و محیط ندارند، از جمله داده های بانک اطلاعات روح.س
بنابراین یک انسان دقیقن آنچه می خورد نیست. ضمن آنکه هرگز هیچ پزشک و یا متخصص امور تغذیه توضیح نداده است که برای مثال کسی که گیاه خوار است، این نوع تغذیه دقیقن چه تاثیری بر روی شخصیت وی دارد. دلیل اصلی آن نیز آن است که بنابر گفته استاد الهی، دانشمندان هنوز روح را به طریق علمی نمی شناسند. نتیجه آنکه درک صحیح از اینکه چه عواملی در تشکیل شخصیت یک انسان دخیل می باشند برای این دانشمندان فعلن ممکن نیست. این امر یکی از مقوله هایی می باشد که ما در بخش علوم تلفیقی سایت پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان بدان پرداخته، تشریح نموده ایم.س
با آرزوی موفقیت
فرامرز تابش
18.05.2021
سوال س
من هنوز با تمام توضیحاتی که تا بحال شما داده اید متوجه نشدم که روح بشری دقیقآ چه اطلاعاتی را از بدن دریافت می دارد؟س
س
جواب سبا درود
بله البته درک این مسئله کمی پیچیده است و دلیل آن این است که صحبت از یک علم نوین است و برای فهم کامل آن، زمان لازم است. با این حال سوالاتی از این دست و پاسخی که بدان داده می شود، به فهم این علم، کمک شایانی می کند. س
بطور خلاصه پاسخ به سوال شما، چنین خواهد بود:س
بدن فیزیکی هر انسان و یا حتی در حالت بشری نیز، مسئول ارسال دو سِری اطلاعات به روح بشری یک سیستم خودیت واقعی و یا در مورد بشر به روح بشری می باشد.س
س ۱- سیگناهای لحظه ای مربوط به همه ارگانهای بدن فیزیکی .س
س ۲- سیگنالهای لحظه ای مربوط به محیط اطراف که از طریق پنج حس ظاهر دریافت می شوند. باید در نظر داشت که استاد الهی در آثار خود به ده حس ظاهری اشاره نموده اند.س
اطلاعات مربوط به همه تغییراتی که در منطقه روان ایجاد می شود نیز به سیستم خودیت واقعی ارسال می شوند. س
البته مسئله بسیار پیچیده تر از آن چیزی است که مختصرن خدمتتان عرض شد. برای کسب اطلاعات کاملتر به بخش علوم تلفیقی در سایت پژوهشکده اندیشه آنلاین المان مراجعه نمایید.س
با آرزوی موفقیت
فرامرز تابش
17.05.2021
سوال س
روان با تعریفی که شما در پژوهشکده اندیشه آنلاین آلمان ارائه داده اید، چگونه می تواند بر سلامتی و یا مریضی جسم تآثیر بگذارد؟س
س
جواب سبا درود
از آنجا که همه اطلاعات مربوط به محیط و همینطور ارگانهای بدن فیزیکی و اثرات تغذیه باید لزومن به شکل سیگنالهای مثبت (الکترونی) و یا منفی (پوزیترونی)از درون میدان مغناطیسی روان عبور نمایند، اثرات خود را بر روی آن محیط مغناطیسی می گذارند. در صورتی که سیگنالهای منفی بیش از حد به این منطقه وارد شوند می توانند باعث ایجاد نوع خاصی از پلاگ در آن محیط شوند. این پلاگها که خود، اکثرن جاذب نیروهای پوزیترونی خارجی می باشند، می توانند بر روی سیگنالهای آوران، بطرف خودیت واقعی تاثیر گذاشته آنها را تغییر دهند. در این حالت پر واضح است که خودیت واقعی، اطلاعات صحیحی دریافت نمی کند و در نتیجه دستوراتی که بر اساس این سیگنالهای دریافتی ارسال می نماید، سیگنالهای عادی نخواهند بود. در اثر تداوم این گردش اطلاعات و دستورات ناصحیح، انواع بیماری ها ایجاد می شوند. به عنوان بدترین نوع اطلاعات پوزیترونی، می توان از اطلاعاتی نام برد که در اثر نشئگی ناشی از استعمال مواد مخدر در منطقه روان ایجاد پلاگ می کنند و باعث انواع فوبیا و دیگر بیماری های روانی می شوند. س
در این راستا باید بیاد داشت که خشکه گرائی و دگماتیسم نیز اثری مشابه اثرات مواد مخدر سنگین بر روی روان می گذارند. با متدی مشابه، برخی از بیماری های جسمی نیز ایجاد می شوند. باید بیاد داشت که اکثر بیماریها، ژنتیک می باشند. س
برای بررسی کامل و همه جانبه این سوال شما، کتابی را در دست تهیه دارم. زیرا مسئله بسیار وسیع تر و عمیق تر از آن چیزی می باشد که عنوان شد.س
با آرزوی موفقیت
فرامرز تابش
14.05.2021
سوال س
با عرض سلام و خسته نباشید. وضعیت روحی بنده از لحاظ معنوی آنچنان خراب است که هیچ جور قادر به کنترل صفات منفی خود از جمله عصبانیت نیستم ،حتی نمیتوانم کینه ام نسبت به نزدیکترین کسانم را کنترل کنم و کلا زندگی مادی ومعنویم تحت الشعاع صفات منفی ام قرار گرفته و مختل شده است. خیلی سعی میکنم توکل به خدا کنم اما روز به روز وضعیتم بدتر میشود. تمنا میکنم راهنماییم کنید.س
جواب سبا درود
با عرض سلام
خانم عزیز، قبل از هرچیز باید به عرضتان برسانم که بنده بسیار کوچکتر از آن هستم که راهنمای کسی باشم، اما بر حسب تجربیات و در حد توان فکری خود می توانم آنچه را از استادم آموخته ام برایتان بیان کنم:س
به تصور من همه این حالات ممکن است نوعی قبض روحی باشد . در این حال به سه مطلب توجه داشته باشید:س
الف)دعای روزانه ای که برای خودتان به عنوان راز و نیاز با خدا در نظر گرفته اید، حتی با بی حالی و بی توجه هم که شده ادامه دهید.س
ب) در دعا از خدا در این مورد کمک بخواهید.س
پ) در کانال یوتیوب ما ، مناجات استاد الهی را حداقل روزی یک بار تا یک هفته با توجه کامل مشاهده کنید. این ویدئوکلیپ پانزده دقیقه ای طوری طراحی شده است که روان را از سیاهی ها و رسوبات تمیز می کند. برای مشاهده این فیلم در اینجا کلیک کنید.س
ضمنن باید بدانید که این نوع قبض برای همه پیش می آید و رفع شدنی است.س
من تصور می کنم که مشکلتان را خدا حل خواهد نمود.س
با آرزوی موفقیت
فرامرز تابش
12.05.2021
سوال س
با سلام. در بخش سوالات فرمودید که انجام اعمال نیک استثنایی عمر شخص را کوتاه میکند تا ادامه سیر کمال خود را در برزخ یا اتصالات دیگر انجام دهد.میشه چند مثال از اعمال نیک اینچنین بفرمایید. ممنون س
جواب سبا درود
سلام. این مربوط می شود به هفتمین عامل خلقت از هفت عامل خلقتی مورد بحث استاد الهی . کسانی که در طول یک یا چند زندگی خود، اعمال شایسته و درستی انجام داده باشند ممکن است این مورد شامل حالشان بشود. ولی باید در نظر داشت که ممکن است یک عمل نیک برای شما هزار امتیاز داشته باشد و برای من صد امتیاز . این امر بستگی به خیلی مسائل دارد. بنابراین نمی توان مثال آورد که چه عمل نیکی منجر به چنین امتیازی می شود. در هر حال باید در انجام اعمال نیک برحسب اولویت استمرار داشت. با آرزوی موفقیت باس
با آرزوی موفقیت
فرامرز تابش
11.05.2021
سوال س
با عرض درود لطفآ این سوال بنده را پاسخ بفرمائید.س
آیا ارواح در برزخ یکدیگر را می بینند؟
جواب
با درود
برطبق تعالیم استاد الهی در برزخ، ارواح، خود را با قالب مثالی به یکدیگر نشان می دهند. از آنجا که انسانها در این دوره با مفاهیم جدیدی آشنا هستند من قالب مثالی را "بدن کوانتمی" در مقابل "بدن فیزیکی" می نامم. س
بدن کوانتمی طبق آموزشهای استاد، مانند تصویر یک انسان در آینه است. این بدان مفهوم است که تصویر همه تغییراتی که در فازهای مختلف برای بدن فیزیکی در زندگی های زمینی رخ داده است در بانک اطلاعاتی روح ذخیره شده است. برای مثال روح به شخصی که در زندگی زمین، او را در سنین جوانی دیده است، با همان بدن کوانتمی جوانی خود نشان می دهد. س
در این راستا، این مطلب را باید در نظر داشت که هرچه درجه کمال یک روح بیشتر باشد، تعداد بیشتری از این بدنهای کوانتمی را در اختیار خواهد داشت . یک روح بسیار پیشرفته تقریبن همه بدن های کوانتمی خود را در اختیار دارد و این در حالی است که یک روح ابتدائی، فقط بدن کوانتمی آخرین زندگی زمین خود را در اختیار دارد. روحهای ذات دار می توانند به اشکال مختلف نیز نمایان شوند و اگر نخواهند خود را نشان دهند، ارواح دیگر در برزخ آنها را به شکل یک جرقه نورانی زودگذر می بینند. مظهرات خدا، می توانند به هر شکلی که مایل باشند خود را به دیگران نشان دهند و برای آنها، بسته به قدرتشان، حد و مرزی وجود ندارد. س
علیرغم آنچه گفته شد، بطور کلی از آثار استاد الهی در مورد بدن کوانتمی (قالب مثالی) می توان مطالب زیر را نیز استخراج نمود:س
س - می توان از بدن کوانتمی عکس گرفت. البته با رضایت خودش.س
س - در برزخ روح های معمولی نیز در صورتی که مایل نباشند خود را نشان دهند مانند یک جرقه زودگذر دیده می شوند.س
س - در عالم کمال و عوالم ابدی مادون جهان کمال، بدن کوانتمی وجود ندارد.س
س - تحت شرایطی، یک بدن کوانتمی می تواند قابل لمس و قابل روئیت باشد و بو هم داشته باشد. س
با آرزوی موفقیت
فرامرز تابش
10.05.2021
سوال س
با درود به شما اقای تابش. سوالی داشتم : اگر از فامیل نزدیک که در این راه سیر کمال استاد الهی بودند و از پدر سید چکیده هستند ولی حالا منکر این راه شدند و دوشنام و بد گویی میکنند جواب چیست؟ راستش من کمی ناراحت میشوم در قلب خودم ولی ساکت هستم و چیزی نمیگویم البته خودم در این راه سیر کمال مدت سی سال است که دارم ادامه می دهم و خواهم داد و از پدر سید چکیده هستم. استاد به همراه شما.س
جواب سبا درود
به عقیده من، بهترین راه آن است که با او به بحث و جدل نپردازید و او را به حال خود رها کنید، بدون اینکه به او بی احترامی شود. زیرا در چنین حالتی هر گونه بحثی به تحریک مضاعف او خواهد انجامید. در صورتی که خودتان بر عقیده و ایمان خود پابرجا بمانید، دیر یا زود، این ایمان در او اثر مثبت خواهد نمود. البته این نظر من است، بازهم هرجور خودتان صلاح می دانید همانطور عمل کنید. باس
با آرزوی موفقیت
فرامرز تابش
08.05.2021
سوال س
طبق دروس ارائه شده، جهان هستی از دو منبع اصلی جهان الکترونی و جهان پوزیترونی ایجاد شده، ِپس آیا می توان گفت که حتی روی این کره خاکی ، در هر منطقه ای که سرما و تاریکی بیشتر است، انرژی پوزیترونی و در هر منطقه ای که گرما و روشنایی بیشتر است انرژی الکترونی بیشتر حاکم است و اگر چنین است، پس آیا بطور منطقی زندگی در هر کدام از این مناطق به دلیل احاطه کمتر یا بیشتر جهان الکترونی، تأثیر مستقیمی بر روند مبارزه ما علیه نیروهای منفی برای رسیدن به تعادل و پیشرفت در مسیر سیر کمال خواهد داشت؟سس
جواب سبا درود
ببینید منظور از ارائه چهار مقاله در مورد مقوله دوالیسم، آن است که دیدگاه علوم آکادمیک را به تدریج تغییر دهیم و به دانشمندان آینده بیاموزیم که به پدیده ها نگاهی یکسویه نداشته باشند و همیشه در محاسبات خود یک منبع اصلی دیگر انرژی یا همان جهان پوزیترونی را نیز در نظر بگیرند. با این مقدمه کوتاه و در جواب قسمت اول سوال شما، باید بگویم که خیر، در سیاره زمین، تاریکی و گرما منشآ فیزیکی دارد و به علت زاویه مایل اگر اشباه نکنم ۲۳/۵ درجه ای آن است. بنابراین نمی توان نتیجه گرفت که شب و مناطق نزدیک به قطب شمال، پوزیترونی و روز و مناطق مرکزی استوایی سیاره زمین، الکترونی می باشند. چنین طرز تلقی کاملن اشتباه است و این در حالی است که اثرات جهان پوزیترونی و الکترونی در همه جا، از درون هسته اتم های سلول های بدن ما، تا روابط اجتماعی مابین انسانها رسوخ دارد. این دو جهان دائمن در حال کنش و واکنش بر علیه هم می باشند، زیرا حیات یکی در گرو نابودی و یا پس زدن آن دیگری است. برای مثال در هر کجای جهان که فقر، تن فروشی، دروغ، سوء استفاده از دین و اعتقادات مردم، زورگویی و پدیده هایی از این دست حکمفرماست، سریعن می توان نتیجه گرفت که آن سرزمین، کشور و یا منطقه، نیروهای پوزیترونی توانسته اند موقتن، نیروهای الکترونی را به انزوا بکشانند. س
استاد در حدود شصت سال پیش در این ارتباط فرمود: س
س " الان که در صفحه نگاه می کنم می بینم که ایران در تاریکی فرو می رود و اروپا به روشنایی می آید. .."س
ضمنن لازم است برای درک عمیق و علمی تر این مقوله به مقاله "ظهور صفات و کاراکترهای غریزی" در بخش علم در سایت پژوهشکده، و یا در کانال یوتیوب نگاهی بیاندازید. س
امیدوارم توانسته باشم جواب شما را بدهمس
با آرزوی موفقیت
فرامرز تابش
سوال س
آیا شما از دیدگاه دانشگاه سیرکمال کعبه را خانه خدا می دانید؟س
جواب سبا درود
خانه حقیقی خدا قلب شماست.س
با آرزوی موفقیت
فرامرز تابش
08.05.2021
سوال س
در یکی از مقالات خود نوشته بودید که منبع سرما، جهان پوزیترونی است. لطفآ کمی بیشتر توضیح دهید چون دانشمندان، سرما را عدم وجود گرما می دانند. با تشکر
جواب سبا درود
فکر می کنم در همان مقاله " قسمت چهارم. یک فیزیک نوین " ، این مسئله را تشریح نموده ام. با این حال پاسخ سوال شما به سادگی چنین است:س
در جهان هستی تنها دو منبع اصلی انرژی موجوده بوده و هست، انرژی جهان تاریکی که ما آن را جهان پوزیترونی نام دادیم و انرژی جهان روشنائی که ما آن را جهان الکترونی نامیده ایم. دلیل فیزیکی آن را هم در مقالات بخش اول علوم تلفیقی ارائه داده ایم. حال باید دانست که طبق گزارش استاد الهی از نحوه ایجاد خلقت، اول جهان تاریکی و یا پوزیترونی وجود داشته است و بعد جهان نور یا الکترونی ایجاد می شود. بنابر این سرما، تاریکی و صفاتی از این دست، قبل از ایجاد منبع دوم انرژی یعنی منبع انرژی الکترونی وجود داشته است، درک این مطلب به ما می گوید که همانطور که برای ایجاد گرما منبع انرژی لازم است، آن سرمای اولیه که هم اکنون نیز در فضای مابین سیارات وجود دارد نیز به منبع انرژی نیاز داشته که همان منبع انرژی پوزیترونی یا جهان تاریکی می باشد.س
در جهان علوم آکادمیک، حداقل این امر کاملن شناخته شده است که برای ایجاد هر تغییر و یا پدیده ای، انرژی لازم است و این انرژی باید منبع تولید داشته باشد. بنابر این سرما نیز دارای منبع انرژی مخصوص خود می باشد.س
می دانم که این یک مبحث جدید است که مبتنی بر استنباط من از آموزش های استاد الهی می باشد و همانطور که شما هم به آن اشاره فرمودید، دانشمندان از آن بی خبرهستند، زیرا هنوز با علوم تلفیقی آشنا نیستند. ولی این امر به مرور زمان تغییر خواهد کرد. زیرا این علم, تلفیقی از آموزش های استاد الهی با علوم آکادمیک است که در برخی موارد با فیزیک و زیست شناسی کنونی موافق نیست و در واقع آن را تصحیح می کند. از این رو علوم تلفیقی، آخرین جهانبینی خواهد بود و در این تمدن علم دیگری نخواهد آمد. س
با آرزوی موفقیت
فرامرز تابش
08.05.2021
سوال س
از دیدگاه دانشگاه سیرکمال چه جائی زیارتگاه محسوب می شود؟س
جواب سبا درود
هرجائی که قلبتان بدانجا کشش داشت و به آن اعتقاد داشتید ، زیارتگاه شماست. البته باید بیاد داشت که پرستش با زیارت متفاوت است، زیرا پرستش فقط مخصوص ذات بی مانند مبدا ازلی خلقت است. ولی زیارت بطور عام بستگی به اعتقاد دارد و می تواند بیاد خدا هم نباشد، مانند آنکه شما به دیدار پدر بزرگ و یا مادر بزرگ خودتان هم که می روید در واقع نوعی زیارت است و در تعارفات معمول هم بدان اشاره می شود. اما بطور خاص حتی وقتی به زیارت یک مقام معنوی هم می روید به این دلیل است که او به خدا تقرب دارد. س
با آرزوی موفقیت
فرامرز تابش
07.05.2021
سوال س
آیا یک فرد، برای مثال یک روانشناس می تواند با یک نظر، مردم را بشناسد و برای این علم!!!! خود یک فرمول هم ارائه بدهد؟س
جواب سبا درود
اول آنکه علم روانشناسی تا چند سال دیگر عملن تغییر خواهد کرد. زیرا این علم در حال حاضر روح را نمی شناسد. دوم آنکه شناخت مردم از ظاهر آنها و یا از روی آنچه در کتابهای روانشناسی نوشته شده است، فقط می تواند یک شناخت کاملن سطحی باشد که شاید در بهترین حالت، قادر به بازتاب دو تا پنج درصد حقیقت است. فقط مقامات حقیقی معنوی قادر به شناخت صحیح دیگران می باشند و آنها نیز هرگز در این باره صحبت نمی کنند. در مورد فرمولی برای این شناخت سوال فرمودید. باید بگویم چنین فرمولی مسلمن از چنان شناخت ناقصی ناشی می شود و صحت آن هم به همان اندازه است.س
با آرزوی موفقیت
فرامرز تابش
06.05.2021
سوال س
من یک درویش یارسان هستم. تفاوت اهل حق های یارسان با مریدان استاد الهی چیست؟ اصولآ تفاوت یارسان با راه استاد الهی در چیست؟س
جواب سبا درود
هر انسانی باید خود را از ظواهر اهل حق ارتقاع داده به اهل حق واقعی برساند. در این حال دیگر فرقی نمی کند که یارسان، یهودی، مسیحی، مسلمان، بودائی و یا دانشجوی دانشگاه سیرکمال استاد الهی باشی.س
تفاوت یارسان با راه استاد در این است که استاد الهی همه آنچه مربوط به فرهنگ معنوی یارسان بود را جوهرکشی نمود و بدین وسیله آخرین مراحل دانشگاه سیرکمال روحی را بدست آورد و تحت اختیار همگان قرار داد. به کوتاه کلام، این بدان مفهوم است که ایشان از دل اهل حق دانشگاه سیرکمال را بیرون آوردند. این مسئله را در مقاله "اهل حق از دیدگاه دانشگاه سیرکمال" و همینطور در "مراحل پیشرفت روح" و مقالاتی دیگر تشریح نموده ام . برای کسب اطلاعات بیشتر بدان مقالات مراجعه نمایید.س
با آرزوی موفقیت
فرامرز تابش
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر