۰۶ آذر ۱۳۹۹

سوالات شما و پاسخهای مربوطه. سری اول

                           

                                                                                                                                                                                                           فرستنده پست

R........   S........
19. April 10:06
:متن پیام
با سلام، با توجه به این امر که مرضیه در سالهای آخر عمرش به............پیوست، چرا او را در لیست خوانندگان بزرگ ایرانی قرار داده اید؟

گروه ارتباطات فصلنامه:س
با سلام
دوست عزیز، باید توجه داشت که فصلنامه اندیشه به مسائل سیاسی نمی پردازد. از آن گذشته گرایش سیاسی و دینی هر کس به خود آن شخص مربوط است تا جاییکه آن عقیده را وارد این نشریه نکند. و اما در مورد بانو مرضیه باید به عرض شما برسانیم که ایشان بنابر اعتراف همه متخصصین علم موسیقی، از اسطوره های موسیقی سنتی ایران بوده و می باشد. هر کجا و هر زمان صحبت و بحثی از موسیقی سنتی ایران در میان باشد ، نام پرآوازه ایشان مطرح خواهد بود. آیا ممکن است چنین شخصیت موسیقیایی را تنها به علت گرایش سیاسی او نادیده گرفت؟
از آن گذشته در اینجا صدا و هنر کم نظیر او مورد بحث است و نه دین و سیاست او.س
در واقع جواب شما در همان سئوالی که مطرح نمودید نیز مستتر است.س

با سپاس




فرستنده پست
A........   F........
18. April 19:46
:متن پیام
از نظر من اشتباهات، انحرافات و ظلم و ستم تاريخ انسان نبايد باعث شود كه به معنای دين و اصل هدايت شك كنيم. البته جدا كردن اين دو پديده در وهلة اول و بخصوص در زمانه ما كه به اسم دين هزار و يك جنايت ميكنند شايد بسا سخت باشد… در واقع شايد بهتر است بگويم كه تنها آنچه كه هست و بوده، نبايد باعث شود كه ما را از آنچه كه بايد باشد دور كند.  اين حرف كه دين ابزاری برای ريختن خون بوده موافقم ولی بنظرم انسان، نياز به هدايت دارد. من معتقد به اصل هدايت انسان توسط نقطه خارج از خود هستم. از زمانی كه وحی منقطع شد، يعني انسان به چنين مرحله يی رسيد كه بتواند خود هدايت خويش را بعهده بگيرد… كه البته اين دوران، دورانی طولانی و پر فراز و نشيب بوده و خواهد بود.س


گروه ارتباطات فصلنامه:س
با سلام
با نظر شما موافقیم. باید در نظر داشت شیئی مانند چاقو به خودی خود نه مضر است و نه مفید اما این ما هستیم که می توانیم با آن سالاد تهیه کنیم و یا به دیگران صدمه بزنیم و بدین شکل به آن مفهوم خوب و یا بد ببخشیم. کلن اصل و ریشه دین برای هدایت انسانها بوده است.س
با سپاس




فرستنده پست
 عارف الف 
04. mai 18:46
..................................
:متن پیام
در قسمت خدمات، به صفحه ای با نام«فقط برای اعضاء » برمی خوریم که باز نمی شود . این صفحه برای چه کار است؟
با آرزوی بهترینها
.................................
گروه ارتباطات فصلنامه:س
با درود
همانطور که خود شما هم اشاره فرموده اید، این صفحه مربوط به اعضاء می باشد. این افراد در دروس هفتگی شرکت نموده و هر ماه امتحان می دهند و در این صفحه، مواد درسی و اطلاعات در مورد  زمان امتحانهای آنلاین آنها ثبت شده است.س
با سپاس



فرستنده پست
. برزو ا. م
06. mai 9:06
................................
:متن پیام
در ارتباط با سئوال آقای عارف الف، چگونه می توان جزو این افراد درآمد؟
...............................
گروه ارتباطات فصلنامه:س
با سلام
کار ساده ای نیست. ابتدا باید استاد الهی و آثار و دستاوردهای او را بشناسید.س 
با سپاس



فرستنده پست
 عارف الف 
08. Mai 22:00
..................................
:متن پیام
با سلام
در مورد صفحه 
Landing Page 
هم همینطور است و نمی توان وارد شد. آیا این صفحه نیز برای اعضاء است؟
متشکرم
...............................
گروه ارتباطات فصلنامه:س
با سلام 
این صفحه مخصوص نویسندگان و محققانی می باشد که با فصلنامه اندیشه آنلان آلمان در حال همکاری می باشند.س 
با سپاس


سئوال
نظر شما در مورد خشکه گرائی مذهبی و یا حتی در مورد راه خودتان چیست؟ س
پاسخ
خشکه گرائی بر روی حقیقت، پرده ای سیاه میکشد و بطن آن حقیقت را از دید عموم مخفی می کند. در مورد این راه، همین کافیست که بدانید استاد الهی می گویند: س
س " هرجا رفتی ، دیدی می گویند، حقیقت فقط پیش ماست، از آنها دوری کن، زیرا چنین چیزی هرگز صحیح نیست. مخصوصن سئوال کن، آیا فقط شما حق هستید و یا حقیقت نزد دیگران نیز هست" . س
 در اینصورت خشکه گرائی و غلو کردن، اصولن در دانشگاه سیرکمال راهی ندارد و اگر برخی از دانشجویان، چنین چیزی را عنوان نمایند، نشان دهنده آنست که تازه کار می باشند و یا هنوز به عمق تعلیمات استاد پی نبرده اند. واقعیت آنست که، خدا همه جا هست و با هر کس بطور خصوصی در ارتباط است.س
خشکه گرائی ، عامل اصلی در عدم دسترسی انسان به حقیقت است.س
با آرزوی موفقیت
 ف. تابش


این سئوال از دوستان آتئیست می باشد

سئوال
آیا واقعیت آن نیست که ما انسانها خدا را آفریدیم و نه او ما را ؟س
جواب
با وضعیتی که فعلن، مذاهب بدان دچار می باشند، مفهوم اصلی خدا از بین رفته است. برای مثال از دید یک مفتی سنی و یا یک آیت الله شیعه، خدا زمانی ترا دوست دارد که نماز بخوانی و حج بروی و حجاب اسلامی را رعایت کنی و مسائلی از این دست!. حال آنکه یک کشیش و یا پاستور مسیحی، این امر را در گرو ایمان شما به مسیح می داند. این بدان مفهوم است که تعریف خدا، حالتی فرقه ای بخود گرفته است. این یکی از دلایل اصلی خداگریزی جوانان این دوره است. در واقع و بطور مختصر می توان گفت، شما با خدائی مخالف هستید که ما نیز با آن مخالف می باشیم. زیرا خدایی که فقط گروه بخصوصی را مد نظر داشته باشد و دیگران را علیرغم خوب و یا بد بودن آنها، به دوزخ!!! سرنگون کند، بنابر گفته شما، مخلوق ذهن ما می باشد و نه خالق ما.س 
با آرزوی موفقیت
 ف. تابش



این سئوال از دوستان آتئیست می باشد

سئوال
علت تولد نوزادهای ناقص الخلقه چیست؟س
جواب
برای آنکه جواب به درازا نکشد، به شما پیشنهاد می شود به مقاله «سیستم کارما» در همین فصلنامه مراجعه شود. اما در اینجا برای روشن شدن مطلب، یک مثال می آوریم: س
شخصی را در نظر بگیرید که در زندگی گذشته خود، برای مثال پزشک بوده و بعلت سودجوئی و سهل انگاری در امر شفابخشی، عده زیادی معلول شده اند. حال فرض کنید پرونده معنوی این فرد را پس از مرگ در اختیار شما می گذارند و از شما می خواهند، در مورد این فرد قضاوت کنید و برای او یک زندگی زمینی دیگر را رقم بزنید. در این صورت شما چه حکمی خواهید داد؟س
اگر او را ببخشید و یک زندگی نرمال، مانند افراد عادی برای او در نظر بگیرید، گذشته از آنکه برای او بی فایده است، حق دیگرانی که این عمل را انجام نداده اند ضایع می کنید.س

از آنجا که در برزخ، آنچه مطرح است، ایجاد تغییر در جهت مثبت و کمک به ارواح می باشد، و چون کارمندان مربوطه در برزخ، می دانند که تا یک روح مطلبی را خودش تجربه نکرده باشد، حقیقت آنرا درک نخواهد نمود، برای این پزشک فرضی ما یک زندگی زمینی با جسمی معلول را در نظر می گیرند تا با درک درد و رنج ناشی از معلول بودن آشنا شود. سپس در پایان آن زندگی، در آخرین لحظات و همینطور در دوره بعدی اقامت در برزخ، دلیل آنهمه درد و رنجی را که بدان دچارشده است، نشان می دهند. نتیجه چنین آموزش عملی، آن خواهد بود که وی دیگر هرگز، در هیچیک از زندگی های بعدی خود، به آن عمل شنیع مبادرت نخواهد ورزید. این پروسه که بطور بسیار خلاصه عنوان شد، بخشی از روندی می باشد که سیرکمال روحی نام دارد.س
با آرزوی موفقیت
 ف. تابش



سئوال
آیا در دانشگاه سیر کمال، استاد الهی و به تبعیت از ایشان، شما نیز به دمکراسی و حقوق بشر اعتقاد دارید؟ س
جواب
در آثار استاد الهی به دفعات به گفتارهایی برمی خوریم که تاکیدی جدی بر رعایت حقوق افراد ، اجتماع، عرف و اخلاقیات شده است. کسانی که به ایشان نزدیکتر هستند می دانند که ایشان همیشه در طول زندگی خود همه انواع حقوق از جمله حقوق انسانها را رعایت نموده اند و به دانشجویان خود نیز نه تنها توصیه، بلکه تاکید نموده اند که رعایت این حقوق از واجبات است . در این ارتباط مقاله ای در دست تهیه است که در شماره آتی منتشر خواهد شد.س
با آرزوی موفقیت
 ف. تابش


سئوال
دانشگاه سیرکمال کجاست؟ یعنی در چه کشور و یا شهری قرار دارد؟س
جواب
از آنچه دانشگاه سیرکمال نامیده می شود، منظور آموزشهای استاد الهی در مورد جهان هستی می باشد که در نوع و اِشلی که عنوان شده اند بی نظیر می باشند و مراحل پایانی دانشگاه روحی را پایه ریزی می نمایند. بزودی دو اتفاق خواهد افتاد، اول آنکه مراکزی مستقل به عنوان دانشگاه سیرکمال ایجاد خواهند شد که علاوه بر علوم تلفیقی و آموزشهای استاد الهی، علوم آکادمیک دیگر را نیز آموزش خواهند داد. بدیهی است این مراکز در هر کشوری باشند از وزارت علوم آن کشور به این کار مجاز خواهند بود. دوم آنکه علوم تلفیقی ایشان و برخی از تعلیمات ایشان، بعنوان یک رشته مستقل، در برخی از دانشگاهای جهان تدریس خواهند شد. از آن گذشته، در حال حاضر در برخی از شهرهای جهان، کلاسهایی دایر می باشند که به این امر در اشلی کوچکتر می پردازند.س
با آرزوی موفقیت
 ف. تابش


سئوال
آیا شما از اعضای اهل حق خطه کردستان و کرمانشاه می باشید؟ س
جواب
به قول معروف، این یک سئوال یک میلیون دلاری می باشد، زیرا برای پاسخ صحیح به آن، لازم است به بسیاری از مطالب، پرداخته شود. در اینجا مختصرن می توانیم بگوئیم: استاد الهی، دانشگاه سیرکمال را از دل اهل حق بیرون کشید و به آن نظم داد. یکی از دلایل زیادی که به این امر مرتبط است، آنکه با گذشت زمان، برخی از مناسک و آئینها، به مرور زمان به اصل مطلب و قلب حقیقت تبدیل شده بودند، که لازم بود تعدیل شده، به جای خود نزول نمایند. برای مثال انجام اذکار جلی و یا ریاضات شاق سنتی اهل حق، با آنکه هنوز هم در دانشگاه سیرکمال بطور کنترل شده انجام می شوند، ولی در مرکز توجه قرار ندارد و به عنوان اصول این راه در نظر گرفته نمی شوند. استاد الهی در جواب شخصی که درخواست داشته به او دعا و یا ذکری را بیاموزند، می گویند: " اگر اینرا ندانستید مهم نیست ". دلیل آن اینکه، در طب روح که ایشان بنیانگذاری نمودند، مسائل دیگری چون حقوق بشر ، رعایت اخلاقیات، قانون، توجه دائم به مبدا و مانند آن، جزو اصول و وظائف دانشجو محسوب می شوند. در مورد دین هم، همان سه اصلی را که عنوان نموده اند و ما در چندین مقاله مورد تجزیه و تحلیل قرار داده ایم، در مرکز فوکوس این دانشگاه قرار دارند.س
امید است با این مختصر، توانسته باشیم جواب شما را بدهیم. س
با آرزوی موفقیت
 ف. تابش



:سوال چهارم
آیا منظور شما از مظهرالله، حلول خدا در جسم است؟ س
پاسخ:س 
مسئله حلول کاملن منتفی است. مابین حلول و مهمان شدن یک ذات بر شخصی خاص، تفاوت بسیاری است. برای روشن شدن مطلب به یک مثال ساده متوسل می شویم. یک چراغ قوه را روشن کنید و نور آن را از فاصله ای خاص، بر روی یکی از انگشتان دست خود بتابانید. در این حالت می بینید که نور چراغ قوه، همه انگشت شما را احاطه کرده است. آنچه مشاهده می کنید مصداق مهمان شدن یک ذات بر روح یک فرد ویژه است. حال اگر موفق شوید انگشت خود را با چاقو بریده، چراغ قوه را درون آن جای دهید، این امر مصداق حلول خواهد بود. و اما در مورد مظهرالله  وضع به گونه ای دیگر است. اول آنکه هر کس به مرحله کسب کمال خود برسد، به اندازه ظرفیت خودش، محل ظهور نور و صفات خدا شده است. پس او را می توان یک مظهر الله نسبی دانست، اما مظهرات مطلق بسیار اندک بوده اند.این مظهرات که حداقل در این تمدن سه شخصیت بوده اند، قادر می باشند مانند یک آینه که همه نور دریافتی را منعکس می نماید، همه صفات خدایی و نور او را منعکس نمایند. در هر دوره که یکی از این مظهرات مطلق، ظهور مادی می یابد، در راس هرم جهان هستی قرار گرفته، همه امور جهان را در باطن بدست می گیرد.س
گذشته از آن، ارتباط روح با جسم از طریق بند اتصال می باشد، پس حلول نه لازم است و نه امکان پذیر.س 
با آرزوی موفقیت
 ف. تابش



:سوال دوم
س-کارما از دید دین هندو یعنی چه؟س
پاسخ:س
کلمه کارما از دین هندو می باشد و به مفهوم عکس العمل است، منتهی آنچه هندوان از کارما تعریف می کنند با توضیحات استاد الهی در مورد عکس العمل از زمین تا آسمان متفاوت است. زیرا توضیحات استاد در این مورد کامل است و همه مکانیزم آن را تشریح می کند. برای کسب اطلاعات بیشتر می توانید به مقاله «سیستم کارما» مراجعه نمایید.س
با آرزوی موفقیت
 ف. تابش



سوال سوم:س
آیا ماموران می توانند اثرات منفی کارما را از بین ببرد؟
پاسخ: س
مامورین یا باید دارای اجازه از مبدا خلقت و یا یکی از مظهرات مطلق باشند. در این صورت قادر خواهند بود حتی این اثرات را محو نمایند.س
با آرزوی موفقیت
 ف. تابش


:سوال اول
از دید علمی، کدهای مثبت و منفی درون سیستم کارما یعنی چه؟
پاسخ:س 
استفاده از کلمه مثبت یا منفی، برای درک صحیح عملکرد سیستم کارما از دیدگاه غیر تخصصی ما انسانها می باشد، والا، این کدهای انرژیایی نه مثبت هستند و نه منفی. هر کد را می توان یک مجموعه ای از ارتعاشات در نظر گرفت که در کلیت خود دارای مفهومی خاص است. برای مثال اگر کسی باعث قطع شدن دست یک فرد در زندگی گذشته شده باشد، این اطلاعات در سیستم کارما یک یا چند ارتعاش را ایجاد می کند که به مفهوم یک کد ویژه می باشد. این کد می تواند بر روی دستوراتی که از طرف روح بشری برای جسم ارسال می شود تاثیر گذاشته، آن را طوری دگرگون کند که در هنگام عمل ترنس کریپشن، سلولهای مربوط به یک دست ایجاد نشود و فرد در این زندگی خود از داشتن یک دست محروم می شود. س
با آرزوی موفقیت
 ف. تابش


:سوال دوم
س-کارما از دید دین هندو یعنی چه؟س
پاسخ:س
کلمه کارما از دین هندو می باشد و به مفهوم عکس العمل است، منتهی آنچه هندوان از کارما تعریف می کنند با توضیحات استاد الهی در مورد عکس العمل از زمین تا آسمان متفاوت است. زیرا توضیحات استاد در این مورد کامل است و همه مکانیزم آن را تشریح می کند. برای کسب اطلاعات بیشتر می توانید به مقاله «سیستم کارما» مراجعه نمایید.س
با آرزوی موفقیت
 ف. تابش


سوال سوم:س
آیا ماموران می توانند اثرات منفی کارما را از بین ببرد؟
پاسخ: س
مامورین یا باید دارای اجازه از مبدا خلقت و یا یکی از مظهرات مطلق باشند. در این صورت قادر خواهند بود حتی این اثرات را محو نمایند.س
با آرزوی موفقیت
 ف. تابش



سوال چهارم- قسمت اول:س
به نام آنکه بر سفینه هستی فرمان می راند
با عرض سلام و ......... و....... مجله اینترنتی اندیشه آنلاین
مقالات شما را به شدت پیگیری میکنم و از منتشر کردن این مقاله ها بسیار سپاسگزارم
درخصوص مطالعه مقاله های شما شبهاتی درذهن بنده شکل میگیرد امید است درقسمت انتشار مقاله ها بخش نظرات سایت هم فعال شود که بتوانیم نکته نظر های خود را عنوان نماییم.س
متن سوال  
درخصوص دوکتاب انسان ازدیدگاه استاد الهی وانسان ازدیدگاه سیرکمال باید به عرض برسانم که این دوکتاب را ازکجا میتوانم تهیه کنم؟؟؟ ودیگر اینکه بسیار مشتاق به خواندن این دوکتاب هستم لطف بفرمایید راهنمایی کنید که چه انتشاراتی این دوکتاب را منتشر نموده است؟
سوال چهارم- قسمت دوم:س
درخصوص مقاله دوالیسم (جهان سایه روشن) درقسمت انتهای مقاله دوالیسم قسمت اول امده است:س
س".... آن فضای روحانی که ماهیت در آن حرکت می کرد از نور بود، البته نور در نور ثابت و معین نمی شود مگر در ظلمت شود. به همین علت است که در هر محل و مقامی نور و ظلمت باید قرین باشند....."  س
از این پاراگراف از مشاهدات استاد الهی می توان بوضوح دریافت که جهان نور و ظلمت، خارج و مجزا از وجود ماهیت (اولین مخلوق) است ... س 
پرسش بنده این است که منظور شما از خارج ومجزا بودن جهان نور و ظلمت از وجود ماهیت این است که جهان نور و ظلمت جدای از ماهیت خلق شده اند؟ یا توسط عقل اول ،اسباب وعلیت (ماهیت) خلق شده است؟ یا یکتای نامحسوس ماهیت را علیت برای به وجود آوردن تمامی مخلوق اعم از جهان سایه وروشن قرار داد؟ برداشتی که بنده از خارج بودن ومجزا بودن جهان نور و ظلمت ازاین پاراگراف داشته ام تاحدودی جدایی ماهیت و جهان سایه روشن(یعنی ماهیت جهان سایه روشن را خلق نکرده) را در ذهنم متبادرنمود. ممنون می شوم دراین خصوص بیشتر بنده را راهنمایی بفرمایید؟
سوال چهارم- قسمت سوم:س
....... درخصوص شرح خلقت از دیدگاه استاد الهی است در کتب ومنابعی که از استاد الهی منتشر شده است یک موضوع گنگ ونامفهومی برای بنده وجود دارد .........

ناس......ناگاه ازجانب خداوند ندایی رسید:به اصل خود رجوع کن وخدای خود را بشناس.... ......تو آنی که هستی جمیع ممکنات .....س
..... عرض کرد اگر تو بامنی پس چرا تورا نمی بینم؟ جواب آمد تا خودت را نبینی مرا نخواهی دید وتا خودت را نشناسی مرا نخواهی شناخت عرض کرد چگونه خودم را ببینم فرمود برخود بجوش.......س
.......
حسب الامرالهی اشاره نمود ولی ارواح وارد جسم هایشان نشدند.....س
.....
 حال پرسش بنده اینست که ماهیتی که عقل اول است وهستی تمام موجوات ازاوست و او دلیلی قرار گرفت که همه موجودات خلق شوند در واقع جمیع صفات خداوندی را دارد و آینه تمام نمای یکتای نامحسوس است چگونه است که دراین گفتگوی ماهیت با خالق خویش، چنین به نظر می رسد که ماهیت موجودی است که حتی بروجود خویش نیز آگاهی لازم را ندارد؟؟ تا خودشناسی نکند به خداشناسی نخواهد رسید ؟؟
حتی وقتی به ارواح اشاره نمود که درجسم قرار بگیرند ارواح وارد جسم هایشان نشدند(به زبان ساده ترارواح اشاره ماهیت را نادیده گرفتند)آیا ازماهیتی که خود بی نقص وتمام و کمال ذات یکتای نامحسوس است و کامل و بدون نقص است این چنین ناآگاهی بعید نیست واین چنین حرف نشنوی ارواح بعید نیست؟؟
.....
نام و نام خانوادگی محفوظ است

:پاسخ به سئوالات
بخش اول سوال :س
کتابهای نامبرده شده، حاوی علوم تلفیقی استاد الهی می باشند و از شماره بیستم، بخشهایی از آنها به مرور در اختیار همگان قرار خواهند گرفت.س
بخش دوم سوال :س
در ارتباط با دوالیسم باید به عرضتان برسانیم که از شماره بیستم ، با ارائه علوم تلفیقی، اولین مطلبی که مورد بررسی عمیق قرار خواهد گرفت همین مطلب است. در مقاله مورد استناد جنابعالی این موضوع کاملن سطحی بررسی شده است . در مقاله مورد بحث، منظور از این جمله درمتن آنستکه ایجاد جهان نور و ظلمت ، بعد از جوشش اول ماهیت و به همراهی او بوجود آمده اند، زیرا تا قبل از آن، ماهیت در یک فضای بی رنگ در حرکت بوده است". (برای کسب اطلاعات عمیق تر، در بخش علوم تلفیقی استاد الهی، رجوع کنید به مقاله       « مبحث اول: ساختار جهان هستی- آفرینش -قسمت دوم»)س
بخش سوم سوال :س
 این قسمت از مشاهدات استاد، درست زمانی پس از جوشش اولیه ماهیت را گزارش می دهد. این جوشش شاید میلیونها و یا میلیاردها سال (به تقویم زمینی) دوام داشته است. فراموش نکنید که خودشناسی برای ماهیت، به مفهوم شناخت نیروهایی می باشد که در اختیار وی قرار گرفته است تا بتواند مطابق با خواست مبدا، ایجاد خلقت را ممکن سازد. همانطور که ما نیز هنوز از قدرتهای نهفته در روحمان بی خبر می باشیم، او نیز در قدم اول پس از خلقت خود، از این نیروها مطلع نبوده است و نتیجتن به یک نیروی عامل نیاز داشته است . گفتگوی ماهیت با خدا به مفهوم انتقال یک انرژی تنظیم کننده و عامل و راه انداز، از خدا به ماهیت است. (برای کسب اطلاعات عمیق تر، در بخش علوم تلفیقی استاد الهی، رجوع کنید به مقاله « مبحث اول: ساختار جهان هستی- آفرینش -بخش دوم از قسمت دوم»)س
با آرزوی موفقیت
 ف. تابش



سئوال پنجم:س
قسمت اول
باسلام وتشکر جهت پاسخگو بودن
آیا منظوراز علوم تلفیقی استاد، بررسی نظریه های استاد با علوم امروزی است؟
.بسیار مشتاق دریافت اطلاعات بیشتر در این خصوص هستم
:پاسخ
بله همینطور است. علوم تلفیقی، به مفهوم ارائه دروس و تعالیم استاد الهی در مورد ساختار جهان هستی با کمک علوم آکادمیک است. در این راستا دو کتاب «آفرینش از دیدگاه استاد الهی، فیزیک نوین ذرات» و «زیست شناسی بعد دوم» و یک کتاب نیز به زبان آلمانی به نام بیولوزی بعد کوانتمی[1] که مجموعه ای از هر دو کتاب یاد شده فوق می باشد، تهیه شده اند. این سه کتاب در واقع ارائه فیزیک و بیولوژی جدید می باشند که از یک طرف اشکالات آن دو علم آکادمیک را برطرف می سازند و از طرف دیگر، قادر به پاسخگوئی علت و نحوه ایجاد جهان هستی می باشند و ضمنن، مکانیزم آنرا نیز با یک منطق بسیار قوی بررسی می کنند.س
[1]«Biologie der Quantendimension»
قسمت دوم سوال
اما یک نکته دیگر
در کتاب راه کمال شرح خلقت
در دو پاراگراف انتهایی پس از جوشش ها و خلقت سه فضای لایتناهی و ارواح جمیع مخلوقات می فرماید.س
"حسب الامر الهی، اشاره نمود، ولی ارواح وارد جسم هایشان نشدند، خدا به او فرمود، عکس خودت و یارانت را برهر کره جلوه دهید تا ارواح مست لقای نور شما شوند و به هیکل جسمانی علاقه مند شوند"س
حال ماهیت بعد از شناخت نیروهای دراختیار خود و ایجاد ممکنات خلقت به ارواح اشاره می نماید که وارد جسم هایشان شوند اما ارواح وارد جسم هایشان نشدند آیا ارواح خلق شده ازاشاره ماهیت سرباز زده اند؟ به زبان ساده تر یعنی اشاره ماهیت را نادیده گرفته اند؟
از اینکه وقت شما را میگیرم پوزش میخواهم
(نام سائل محفوظ است)
:پاسخ
 اول آنکه برای دریافت پاسخ در مورد کتابی خاص، باید به نویسنده آن کتاب مراجعه نمود، اما از آنجا که ما از شماره بیستم، یعنی همین شماره ، در بخش علوم تلفیقی استاد الهی ، گزارش استاد از نحوه خلقت را مورد بررسی قرار داده ایم، از شما خواهش میشود به بخش دوم از قسمت دوم مقاله مورد بحث مراجعه فرمائید و یا اینجا کلیک کنید.س
با آرزوی موفقیت
 ف. تابش


:سوال اول
س-اگر هر کس هر وضعیتی دارد، نتیجه اعمال خودش می باشد، چرا باید آنطور که در ادیان گفته می شود، به افراد بدبخت کمک کرد؟
پاسخ:س 
خدمت به خلق از دو جهت لازم است:س
 س 1-نوعی مبارزه با نفس محسوب می شود که در اولین قدم، صفت خست طبع را در انسان نیکوکار از بین می برد. س
س 2-باعث ایجاد ذخیره معنوی در بانک اطلاعاتی روح می شود که در امر حرکت در مسیر کمال بسیار موثر است.س
 باید به یاد داشت ، گرچه افرادی که دچار انواع نگون بختیها می باشند، در واقع به سرنوشتی دچار شده اند که خودشان آن را تعیین نموده اند، با این حال، این مثل قدیمی که می گوید«خودکرده را تدبیر نیست» به هیچ عنوان محلی از اِعراب ندارد و همیشه تدبیری برای این افراد وجود دارد. زیرا با آنکه سرنوشتهای شوم، معلول عملکرد خود انسانها است، ولی با این حال از آنجا که خدا همه مخلوق خود را دوست دارد، به آنها اهمیت می دهد و در صدد اصلاح آنها می باشد، دستور به خدمت به خلق داده است . زیرا او می داند، نه تنها در مراحل اولیه، بلکه تا کمال نهایی کسب نشده باشد، انسان دچار لغزش می شود و اشتباه می کند و در زندگی بعدی خود، برای آن اشتباه می پردازد. از اینرو او از ما می خواهد که به یکدیگر کمک کنیم، زیرا روزی هم ما بر اثر اشتباه خود، به چنین سرنوشتهای ناخوشایندی دچار خواهیم شد و باز افراد نیکوکار دیگری به دلیل همین خواست خدا، به ما کمک خواهند کرد.س
با آرزوی موفقیت
 ف. تابش


:سوال دوم
س-خدا انسان را شبیه خود ساخت یعنی چه؟
پاسخ:س
 یعنی اینکه انسان قادر است بر اثر سیرکمال، صفات خدایی را در خود نهادینه کند تا مانند او شود.س
:در ادامه سوال اول
س-در تعقیب جواب شما به سوال پیش، اگر انسان باید همه صفات خدا را بخود جذب نماید تا شبیه خدا شود، در این صورت باید مانند خدا ببیند، بشنود و از 
احوال همه مخلوق باخبر باشد؟ 

پاسخ:س
 در واقع، صحبت بر سر دو مطلب مختلف است. اعمال تکنیکی، مانند دیدن و شنیدن و ارتباط با مخلوقات و دوم، صفات خدا.س
جذب صفات خدا در دستور کار همه ادیان الهی می باشد، برای مثال یکی از صفات خدا «عیب پوشی» او می باشد. حال اگر شخصی توانست در اثر ممارست، این صفت را در خود به حد کمال برساند، در این یک مورد مانند خدا شده است. سیرکمال نهایی در واقع به همین مفهوم است که این صفات در شخص کمالی نهادینه شده باشد. چنین شخصی، به مانند خدا شده است . بدیهی است که این شخص خدا نیست بلکه شبیه اوست چون دارای همان صفات است. مانند آنکه فرزندی به خوبی و دقتِ پدر خود نقاشی کند. در این صورت می گویند این شخص در نقاشی مانند پدر خود می باشد، اما این بدان مفهوم نیست که این شخص خود پدرش است.س 
از طرف دیگر خدا یک موجود بی نهایت است، پس تنها اوست که می تواند در هر لحظه با تمام مخلوق در ارتباط باشد، آنها را ببیند و بشنود و از تمایلات آنها باخبر باشد. این امر از هیچ موجود دیگری برنمی آید. حتی مظهرات کل، تنها از چیزی باخبر هستند که خدا به آنها می گوید.س 
نقش بستن برخی رویدادها در قلب، که متاثر از سالها تمرکز و توجه به مبدا و حرکت در مسیر صحیح سیرکمال می باشد، بحثی است جدا از این مطلب.س
نتیجه آنکه ما می توانیم و باید مانند خدا شویم، اما هرگز نخواهیم توانست مانند او ببینیم، بشنویم و یا با همه مخلوق در تماس باشیم، مگر آنکه خود خدا، بنابر مصلحتهایی، تا حدودی این امر را برای ما مهیا نماید.س
با آرزوی موفقیت
 ف. تابش




سوال سوم:س
س- مسلمانان معتقد هستند که تا قبل از اسلام همه افراد نیکوکار به بهشت می روند، اما بعد از ظهور اسلام، همه پیروان همه ادیان باید به اسلام بگروند، زیرا اسلام آخرین دین است و خدا در قرآن مجید می فرماید دین کامل شد، در غیر اینصورت همه آنها به جهنم خواهند رفت. نظر دانشگاه سیرکمال چیست؟

پاسخ: س
با این حساب، این افراد مجبور هستند به این سئوال پاسخ دهند که چرا اکثریت مطلق مردم جهان به اسلام نگرویده اند؟
زیرا طبق نظر این افراد، این اکثریت مطلق، به جهنم! سرنگون خواهند شد!.س 
مشکل اساسی چنین طرز تفکری، در این است که الوهیت و مطلق بودن خدا را زیر سئوال می برد، زیرا این معضل مطرح خواهد شد، که صفت خردمندی خدا و لطف و کرم عام او چگونه با این امر قابل توضیح است که ساختار جهان هستی، و آنچه مربوط به نوع انسان می شود، طوری طراحی شده است که اکثریت مطلق انسانها ، حقیقت را نمی پذیرند و نتیجتن باید به جهنم ! سرنگون شوند؟
گذشته از آن، همه متفکرین جهان اسلام متفق القول هستند که خواست خدا حتمن اجرا می شود و به وقوع می پیوندد، با این اوصاف، نتیجه کار چنین است که خواست خدا اجرا نشده است، بطوری که باید همه غیر مسلمانان به جهنم سرنگون شوند و این خود، مطلق بودن قدرت خدا را زیر سئوال می برد، بدین مفهوم که آنچه خواست خداست عملی نمی شود!س
در این ارتباط، در دروس دانشگاه سیرکمال استاد الهی، چندین بار به این امر برمی خوریم که حقیقت، تنها در اختیار یک دین و مذهب خاص نیست. این بدان مفهوم است که همه ادیان و مذاهب، در جای خود صحیح می باشند.س
با آرزوی موفقیت
 ف. تابش



:سوال هفتم
س ۲-آیا منظور از جهان ظلمت، نیروهای شرور و خون آشامها و نیروهای شیطانی میباشند؟س
جواب:س
بطور کلی در بررسیهای علمی، زمانی که صحبت از جهان ظلمت به میان میآید، منظور یک سیستم است. یک سیستم خلقتی که درست گردش نیمی از چرخه عظیم بیولوژیکی پهنه هستی را بر عهده دارد. برای مثال، عمل تجزیه که عوام آنرا نابودی میپندارند، مربوط به سیستم جهان تاریکی است که ما آن را در کتاب «آفرینش از دیدگاه استاد الهی، فیزیک نوین ذرات» جهان پوزیترونی نامیده ایم. در اینصورت تصور کنید که در بدن شما سیستم پوزیترونی عمل نکند. آنگاه خواهید دید که در عرض مدتی کوتاه، بدن، حداقل از یک منظر، منفجر خواهد شد. در خاک اگر تجزیه صورت نمی گرفت، ترکیب غیرممکن میبود. زیرا پس از مدتی، مواد آلی برای ترکیب یافت نمیشد.س
در سطح روحی نیز اگر سیستم پوزیترونی یا همان جهان تاریکی نبود، تجربه کسب نمیشد. زیرا روح مفهوم" ناحق" و در پی آن، "حق " را درک نمیکرد و سیر کمال غیرممکن میشد. به کلامی کوتاه، همه آنچه ما بدی می پنداریم، ذرات ناشی از جهان تاریکی می باشند.س
آن نیروهایی هم که شما از آن نام بردید، عوامل آن جهان مورد بحث میباشند یا به آن وضعیت سقوط کرده اند. س
با آرزوی موفقیت
 ف. تابش



ادامه سوالها و پاسخ های مربوطه ، مراجعه کنید به سری دوم در برچسبها














هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر